{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
و آدم اگر دلش بگیرد دردش را به کدام پنجره بگوید که دهانش پیش هر غریبهای باز نشود؟!!
آای غریبه، که روزی آشنایم بود اینکه خاطرخواهایت فراوان است دلیل بر بی نقص بودنت نیست اینقدر ارزانی که هرکس میتواند تو راداشته باشد…
خوب هم که باشی، از بس بدی دیده اند خوبیهایت را باور نمیکنند نفرین به شهری که در آن غریبه ها آشناترند!!!
یکی بود یکی نبود زیر این گنبد کبود یه غریبه آشنا دلو جونمو ربود اینجوری نگام نکن گل یاس مهربون او غریبه خودتی همیشه با من بمون!
روزی می رسد که دوباره از کنار هم عبور می کنیم و آن روز تو فقط یک غریبه آشنائی…
هی غریبه روی کسی دست گذاشتی که همه ی دنیامه بی وجدان انقدر راحت بهش نگو عزیزم…
دراوج قله بی آوازتنهاست کبوتر باکبوتر هم غریبه ست کبوتر باکبوتر باز تنهاست!!
میان بازها یک بازتنهاست!!!
تنها شده ام؟ قبول دل شکسته ام؟ آن هم قبول! بی غیرت که نشده ام پس لطفا خودت را در شعرهایم بیشتر بپوشان اینجا! غریبه نشسته است…
چقدر سخت است که ببینی غریبه ها بهتر از آن یک نفر احساست را میفهمند…
یه رابطه از اونجایی به هم میخوره که! وقتی بوی نامهربونی اشنا بلند میشه بوی مهربونی یه غریبه میاد!!
آهای غریبه کنارش مینشینی وفقط با چند آیه قرآن محرمش میشوی اما من آشنا با یک دنیا عشق وحسرت و خاطره و اشک و وفاداری به او نامحرمم!!
تازگی ها طلا شدی، گم شدی کیمیا شدی دیگه پیام نمیزنی مثل غریبه ها شدی!!!
شما که غریبه نیستین وقتی منو خواست هیچ چیز جلودارش نبود! و وقتی هم که منو نخواست هیچ چیز نگهدارش نبود…
من که شاعر نبودم کلمات و واژه هایم کنار هم قرار نمی گرفتند همگی با هم غریبه بودند! حالا دیگر خوب از تو یاد گرفته اند با هر غریبه ای خوابیدن را…
میترسم از روزی ک دور از هم در آغوش دو غریبه بی قرار هم باشیم… منبع : http://www.amirfb.ir/post/15384/sms-gharibe-bodan#ixzz3aerfGAzY
و آدم اگر دلش بگیرد دردش را به کدام پنجره بگوید که دهانش پیش هر غریبهای باز نشود؟!!
آای غریبه، که روزی آشنایم بود اینکه خاطرخواهایت فراوان است دلیل بر بی نقص بودنت نیست اینقدر ارزانی که هرکس میتواند تو راداشته باشد…
خوب هم که باشی، از بس بدی دیده اند خوبیهایت را باور نمیکنند نفرین به شهری که در آن غریبه ها آشناترند!!!
یکی بود یکی نبود زیر این گنبد کبود یه غریبه آشنا دلو جونمو ربود اینجوری نگام نکن گل یاس مهربون او غریبه خودتی همیشه با من بمون!
روزی می رسد که دوباره از کنار هم عبور می کنیم و آن روز تو فقط یک غریبه آشنائی…
هی غریبه روی کسی دست گذاشتی که همه ی دنیامه بی وجدان انقدر راحت بهش نگو عزیزم…
دراوج قله بی آوازتنهاست کبوتر باکبوتر هم غریبه ست کبوتر باکبوتر باز تنهاست!!
میان بازها یک بازتنهاست!!!
تنها شده ام؟ قبول دل شکسته ام؟ آن هم قبول! بی غیرت که نشده ام پس لطفا خودت را در شعرهایم بیشتر بپوشان اینجا! غریبه نشسته است…
چقدر سخت است که ببینی غریبه ها بهتر از آن یک نفر احساست را میفهمند…
یه رابطه از اونجایی به هم میخوره که! وقتی بوی نامهربونی اشنا بلند میشه بوی مهربونی یه غریبه میاد!!
آهای غریبه کنارش مینشینی وفقط با چند آیه قرآن محرمش میشوی اما من آشنا با یک دنیا عشق وحسرت و خاطره و اشک و وفاداری به او نامحرمم!!
تازگی ها طلا شدی، گم شدی کیمیا شدی دیگه پیام نمیزنی مثل غریبه ها شدی!!!
شما که غریبه نیستین وقتی منو خواست هیچ چیز جلودارش نبود! و وقتی هم که منو نخواست هیچ چیز نگهدارش نبود…
من که شاعر نبودم کلمات و واژه هایم کنار هم قرار نمی گرفتند همگی با هم غریبه بودند! حالا دیگر خوب از تو یاد گرفته اند با هر غریبه ای خوابیدن را…
میترسم از روزی ک دور از هم در آغوش دو غریبه بی قرار هم باشیم… منبع : http://www.amirfb.ir/post/15384/sms-gharibe-bodan#ixzz3aerfGAzY
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}