{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
ﻧﺰﺩﯾﮏ ﯾﻌﻨﯽ ﮔﺮﻣﺎﯼ ﻧﻔﺴﺶ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﮔﺮﻡ ﮐﻨﺪ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺩﻭﺭﯼ
همه چیز تقصیر من اما عاشق شدنم تقصیر تو
نبود نیست نخواهد بود عزیزتر از تو
اگر موهایت نبود باد را چگونه نقاشی میکردم ؟
میدانی؟ همه را امتحان کردم قرص خواب مسکن خنده های زورکی گریه کردن ودوستان جدید اما دل من این حرفها حالیش نمیشود دلم آغوشت را میخواهد
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻬﺖ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺩﻟﻢ ﻗﺮﺹ ﻣﯿﺸﻪ
ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺩﻭﺭ ﻫﻢ
شناسنامه ای که اسم عشقت تو نوشته نشه, همون بهتر که صفحه وفاتش زود پر بشه
ﻣﻌﻠﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻔﯿﺪﺑﻮﺩﻥ ﺑﺮﮒ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺍﻡ ﺗﻨﺒﯿﻬﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺭﺍﮐﺸﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻧﯽ ﻧﺒﻮﺩ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯿﺴﭙﺎﺭم
بی خیالت که میشوم در کوچه های علی چپ دنبال دلم می گردم
چ میکنی باد؟؟؟عطر تنش را جای دیگر بپاش این خانه خودش ویران است
پلکهای مرطوب مرا باور کن این باران نیست که میبارد تمام دلتنگیها و تنهایی ها ی من است که از چشمانم بیرون می ریزند
مرد و زن ندارد به نقطه ی ما شدن که رسیدی شورانگیزترین باش برای عاشقانه هایت میان مردم فریاد بزن دوستت دارم و اگر کسی چشم غره ای رفت دعایش کن تا عاشق شود
بزرگترین آرزویم این است که چشمان مهربانت نامهربانی روزگار رانبیند
هر روز دنبال بهانه ای هستم تا به تو بگویم بی بهانه دوستت دارم
چه خوشست در فراقی همه عمر صبر کردن/ به امید آنکه روزی به کف اوفتد وصالی به تو حاصلی ندارد غم روزگار گفتن/ که شبی نخفته باشی به درازنای سالی
ﻧﺰﺩﯾﮏ ﯾﻌﻨﯽ ﮔﺮﻣﺎﯼ ﻧﻔﺴﺶ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ﮔﺮﻡ ﮐﻨﺪ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺩﻭﺭﯼ
همه چیز تقصیر من اما عاشق شدنم تقصیر تو
نبود نیست نخواهد بود عزیزتر از تو
اگر موهایت نبود باد را چگونه نقاشی میکردم ؟
میدانی؟ همه را امتحان کردم قرص خواب مسکن خنده های زورکی گریه کردن ودوستان جدید اما دل من این حرفها حالیش نمیشود دلم آغوشت را میخواهد
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻬﺖ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺩﻟﻢ ﻗﺮﺹ ﻣﯿﺸﻪ
ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺩﻭﺭ ﻫﻢ
شناسنامه ای که اسم عشقت تو نوشته نشه, همون بهتر که صفحه وفاتش زود پر بشه
ﻣﻌﻠﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻔﯿﺪﺑﻮﺩﻥ ﺑﺮﮒ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﺍﻡ ﺗﻨﺒﯿﻬﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺭﺍﮐﺸﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻧﯽ ﻧﺒﻮﺩ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯿﺴﭙﺎﺭم
بی خیالت که میشوم در کوچه های علی چپ دنبال دلم می گردم
چ میکنی باد؟؟؟عطر تنش را جای دیگر بپاش این خانه خودش ویران است
پلکهای مرطوب مرا باور کن این باران نیست که میبارد تمام دلتنگیها و تنهایی ها ی من است که از چشمانم بیرون می ریزند
مرد و زن ندارد به نقطه ی ما شدن که رسیدی شورانگیزترین باش برای عاشقانه هایت میان مردم فریاد بزن دوستت دارم و اگر کسی چشم غره ای رفت دعایش کن تا عاشق شود
بزرگترین آرزویم این است که چشمان مهربانت نامهربانی روزگار رانبیند
هر روز دنبال بهانه ای هستم تا به تو بگویم بی بهانه دوستت دارم
چه خوشست در فراقی همه عمر صبر کردن/ به امید آنکه روزی به کف اوفتد وصالی به تو حاصلی ندارد غم روزگار گفتن/ که شبی نخفته باشی به درازنای سالی
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}