{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
بزرگترین روانشناسان دنیایند ، دو چشمت این قدر که امیدوارم می کنند ، به زندگی . . .
مانده ام ... ک شب در کارنامه سیاهش چه دارد؟ که آن همه ستاره از آن اوست...؟؟؟
ما پسرها از موقعي فهميديم بزرگ شديم که تو سلموني زير مون چوب نذاشتن
آهــــــــــــای عشـــــــقِ مــــــــــــن .... آن دلـــی را کــــه قـــرار بــود فــدای تــــو کنـــــم ، فــــدای " مــــادرم " کــــــردم !!! بـــــــــــــــه ســــــلامــــــت ....
اگر کمی عاقل بودیم... قبل از دیگران خودمان را دوست میداشتیم! شاید خیلی چیز ها عوض میشد اگر باور داشتیم بدی هایمان به سوی خودمان باز میگردند خوب نباش اما بدم نباش به خاطر خودت میگم
کاش یه عده ای میفهمیدند جغد شوم خرابه های قصر رویاهای ما هستند
سلامتیه پدری که به بچش یاد داد هرکی ازش پرسید باباتو بیشتر دوست داری یا مامانتو بگه مامانمو....
هـیــچ چـیــز بــه انـــدازه یک کـــوه شبیه "پـــدر" نیست...
زیادی که خودتو دست پایین بگیری میفتی زیر پای کسی که یه روز به اوج رسوندیش !
شبها اینجا انقـــــــــــدر دلگیر است که سوت قطارها هر ادمی را وسوسه میکند که برود و دیگر هیچوقت برنگردد
به خدا تنهائی خیلی ترسناک است ... ، ولی بخدا تر ... این تنها نگذاشتن است که شجاعت می خواهد ...
منتظرت هستم، اینجا در آخرین نقطه ی انسانیت، در آخرین کهکشان راه ابدیت، اینجا در حومه متروکه ی زمین، در عصر آهن پاره های مقدس...
مردانگی آنجاست … جایی که .. پسر بچه ای هنگام بازی، برای اینکه دوست فقیرش خوراکی هایش را بخورد ، نقش فروشنده را بازی کرد.
امشب خسته ترازهرروزم... کاش میشدگوشه ای نوشت.. خدایاخسته ام فردابیدارم نکن.....
در واقع این تویی که منتظر ما هستی.... منتظر اینکه به خود بیاییم... شرمنده آقا که اینقدر منتظرت گذاشتیم...
میگن حقیقت تلخه، ولی میدونی تلخ ترین حقیقت چیه؟ اینه که یکی به تو دلبسته باشه ولی تو هر روز اونو از خودت نا امید تر کنی.
بزرگترین روانشناسان دنیایند ، دو چشمت این قدر که امیدوارم می کنند ، به زندگی . . .
مانده ام ... ک شب در کارنامه سیاهش چه دارد؟ که آن همه ستاره از آن اوست...؟؟؟
ما پسرها از موقعي فهميديم بزرگ شديم که تو سلموني زير مون چوب نذاشتن
آهــــــــــــای عشـــــــقِ مــــــــــــن .... آن دلـــی را کــــه قـــرار بــود فــدای تــــو کنـــــم ، فــــدای " مــــادرم " کــــــردم !!! بـــــــــــــــه ســــــلامــــــت ....
اگر کمی عاقل بودیم... قبل از دیگران خودمان را دوست میداشتیم! شاید خیلی چیز ها عوض میشد اگر باور داشتیم بدی هایمان به سوی خودمان باز میگردند خوب نباش اما بدم نباش به خاطر خودت میگم
کاش یه عده ای میفهمیدند جغد شوم خرابه های قصر رویاهای ما هستند
سلامتیه پدری که به بچش یاد داد هرکی ازش پرسید باباتو بیشتر دوست داری یا مامانتو بگه مامانمو....
هـیــچ چـیــز بــه انـــدازه یک کـــوه شبیه "پـــدر" نیست...
زیادی که خودتو دست پایین بگیری میفتی زیر پای کسی که یه روز به اوج رسوندیش !
شبها اینجا انقـــــــــــدر دلگیر است که سوت قطارها هر ادمی را وسوسه میکند که برود و دیگر هیچوقت برنگردد
به خدا تنهائی خیلی ترسناک است ... ، ولی بخدا تر ... این تنها نگذاشتن است که شجاعت می خواهد ...
منتظرت هستم، اینجا در آخرین نقطه ی انسانیت، در آخرین کهکشان راه ابدیت، اینجا در حومه متروکه ی زمین، در عصر آهن پاره های مقدس...
مردانگی آنجاست … جایی که .. پسر بچه ای هنگام بازی، برای اینکه دوست فقیرش خوراکی هایش را بخورد ، نقش فروشنده را بازی کرد.
امشب خسته ترازهرروزم... کاش میشدگوشه ای نوشت.. خدایاخسته ام فردابیدارم نکن.....
در واقع این تویی که منتظر ما هستی.... منتظر اینکه به خود بیاییم... شرمنده آقا که اینقدر منتظرت گذاشتیم...
میگن حقیقت تلخه، ولی میدونی تلخ ترین حقیقت چیه؟ اینه که یکی به تو دلبسته باشه ولی تو هر روز اونو از خودت نا امید تر کنی.
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}