{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
مهر در پایان است، نکند مهر تو با تقویم است، من زتقویم دلت باخبرم، همه ماهش مهر است، همه روزش احساس، زنده باشی ای دوست، عزتت افزون باد...
برای جماعتی که گوشهایش را گرفته فریاد تو شبیه شِکلک در آوردن است . .
میترســم از آدم هایی که عاشق نمی شوند، ولی عاشق کردن را خوب بلدند...! این روزها مجنون هم كه بشوی... ليلی ات را ميبرند ... با ماشين شاسی بلند
دردناک ترین درد زندگی آنجاست که همدیگر را دوست داریم و میدانیم که نیمه ی همیم....اما غرورمان اجازه ی ابراز عشق را نمیدهد....
آنقدر از لبخندت خوشحال میشوم که تار میبینم... هنوز هم وقتی خوشحالی اشک توی چشام حلقه میزنه...اما نمیریزه...
مگر میشود زندگی مرا به هم ریخته آفریده باشد خدای دانه های انار!!!
من اگه گريه نميكنم فكر نكن از سنگم . . تنهايي قدم زدن من از گريه دردناكتره . . .
پدر تو تکثیر یه درد دوباره ای پدر تو معنی زندگی شاعرانه ای پدر تو خشم کوچه ای که تو مشتته پدر تو شاعر نسلی هستی که پشتته
هرکس باید روزانه یک آواز بشنود ، یک شعر خوب بخواند و در صورت امکان چند کلمه حرف منطقی بزند ...
یه روزی میاد که بعدش دیگه مهم نیست فردایی در کار هست یا نه اون روز روزیه که مــ❤ـــادرت پیشت نیست
قلمی خواهم ساخت ، از نی باغ بهشت ، جوهراز شیشه ذات ، نوراز شمع حیات ، تانویسم همه جا ، روزگارت خوش باد!!!
نپرس چرا انقدر سیگار میکشی!بپرس چی میکشی که انقدر سیگار میکشی!
بارالها … “زخم”ها ، “رحم” میخواهند … فقط این دو نقطه را بردار …
خدایا من پر از توام-اینان به تهی دستی من نگاه میکنند و میگویند هیچ نداری-نمیبینند که من تورا دارم
یه روز خوب میاد ... که ما همو نکشیم ... به هم نگاه بد نکنیم... با هم دوست باشیم و دست بندازیم رو شونه های هم ... مثل بچگی ها تو دبستان
ازمسخره شدن به دست دیگران ناراحت نشو...زیرا بسیاری از مردم به چیزهایی که نمیفهمند میخندند!!
مهر در پایان است، نکند مهر تو با تقویم است، من زتقویم دلت باخبرم، همه ماهش مهر است، همه روزش احساس، زنده باشی ای دوست، عزتت افزون باد...
برای جماعتی که گوشهایش را گرفته فریاد تو شبیه شِکلک در آوردن است . .
میترســم از آدم هایی که عاشق نمی شوند، ولی عاشق کردن را خوب بلدند...! این روزها مجنون هم كه بشوی... ليلی ات را ميبرند ... با ماشين شاسی بلند
دردناک ترین درد زندگی آنجاست که همدیگر را دوست داریم و میدانیم که نیمه ی همیم....اما غرورمان اجازه ی ابراز عشق را نمیدهد....
آنقدر از لبخندت خوشحال میشوم که تار میبینم... هنوز هم وقتی خوشحالی اشک توی چشام حلقه میزنه...اما نمیریزه...
مگر میشود زندگی مرا به هم ریخته آفریده باشد خدای دانه های انار!!!
من اگه گريه نميكنم فكر نكن از سنگم . . تنهايي قدم زدن من از گريه دردناكتره . . .
پدر تو تکثیر یه درد دوباره ای پدر تو معنی زندگی شاعرانه ای پدر تو خشم کوچه ای که تو مشتته پدر تو شاعر نسلی هستی که پشتته
هرکس باید روزانه یک آواز بشنود ، یک شعر خوب بخواند و در صورت امکان چند کلمه حرف منطقی بزند ...
یه روزی میاد که بعدش دیگه مهم نیست فردایی در کار هست یا نه اون روز روزیه که مــ❤ـــادرت پیشت نیست
قلمی خواهم ساخت ، از نی باغ بهشت ، جوهراز شیشه ذات ، نوراز شمع حیات ، تانویسم همه جا ، روزگارت خوش باد!!!
نپرس چرا انقدر سیگار میکشی!بپرس چی میکشی که انقدر سیگار میکشی!
بارالها … “زخم”ها ، “رحم” میخواهند … فقط این دو نقطه را بردار …
خدایا من پر از توام-اینان به تهی دستی من نگاه میکنند و میگویند هیچ نداری-نمیبینند که من تورا دارم
یه روز خوب میاد ... که ما همو نکشیم ... به هم نگاه بد نکنیم... با هم دوست باشیم و دست بندازیم رو شونه های هم ... مثل بچگی ها تو دبستان
ازمسخره شدن به دست دیگران ناراحت نشو...زیرا بسیاری از مردم به چیزهایی که نمیفهمند میخندند!!
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}