{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
چه ساده بودم که گمان میکردم دورم میگردند کسانی که دورم میزدند...
پیراهنم را اتو می زنم کفش ها را دستمال می کشم زندگی اما مرتب نمی شود….
خدا رو شکر… دیگر هیچ گاه گرسنه نیستم به یمن وجودت هر روز ســــــــه وعده غــــــــم میخورم…
نـــذـآر تکــرـآرـی شـــیم وـآسه هم .... بذـآ هَنوزَم به دروغـــ به خودَمـــ بگـــم دوسم دـآرـی
مردم این شهر چقدر خوبند تا میبینن کفش نداری برات پاپوش درست میکنن.............
لعنت به همه عابرانی که عطر تو را می زنند اما 'تو' نیستند...
تو به احساساتت بیاموز نفس نکشد /هوای دل ها آلوده است
عجیب ترین حس دنیا اینه که در حد خفه شدن دلتنگ کسی باشی که جز یه نگاه مجهول چیزی بهت نداده
دلتنگي همون مكثيه كه رو اسمش مي كني وقتي شماره هاي گوشيتو مياي پايين ...
دلتنگي...حس عجيبي است كه گاهي تورا به يادم مي اورد گاهي يعني هميشه... ...گاهي يعني الان!!!...
دلم برا حرف زدن تنگ شده برا صداقت ........ برا اطمینان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ان روزها، تو و بوسه های داغ... این روزها، من و داغ بوسه ها...
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﮐﺴﯽ ﻭﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻧﺒﻮﺩﻧﺶ.ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﮐﺴﯽ ﻭﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺶ.ﻋﺎﺩﺕ ﻣﻴﮑﻨﻴﻢ。ﻓﻘﻂ ﻋﺎﺩﺕ ﻣﻴﮑﻨﻴﻢ.ﺍﻣﺎﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻪ......
بساط کرده ام و تمام نداشته هایم را ﺑﻪ ﺣﺮﺍﺝ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ… بی انصاف چانه نزن ﺣﺴﺮﺕ ﻫﺎﯾﻢ … به قیمت عمرم تمام شده!!
می نویسم دفتری با اشک و آه در شبی تاریک و غمگین و سیاه می نویسم خاطرات از روی درد تا بدانی دوریت با من چه کرد
گاهی دلم برای خودم تنگ میشود گاهی دلم برای باورهای گذشته ام تنگ میشود گاهی دلم برای پاکی های کودکانه ی قلبم میگیرد گاهی آرزو میکنم ای کاش دلی نبود تا تنگ شود تا خسته شود تا بشکند...
چه ساده بودم که گمان میکردم دورم میگردند کسانی که دورم میزدند...
پیراهنم را اتو می زنم کفش ها را دستمال می کشم زندگی اما مرتب نمی شود….
خدا رو شکر… دیگر هیچ گاه گرسنه نیستم به یمن وجودت هر روز ســــــــه وعده غــــــــم میخورم…
نـــذـآر تکــرـآرـی شـــیم وـآسه هم .... بذـآ هَنوزَم به دروغـــ به خودَمـــ بگـــم دوسم دـآرـی
مردم این شهر چقدر خوبند تا میبینن کفش نداری برات پاپوش درست میکنن.............
لعنت به همه عابرانی که عطر تو را می زنند اما 'تو' نیستند...
تو به احساساتت بیاموز نفس نکشد /هوای دل ها آلوده است
عجیب ترین حس دنیا اینه که در حد خفه شدن دلتنگ کسی باشی که جز یه نگاه مجهول چیزی بهت نداده
دلتنگي همون مكثيه كه رو اسمش مي كني وقتي شماره هاي گوشيتو مياي پايين ...
دلتنگي...حس عجيبي است كه گاهي تورا به يادم مي اورد گاهي يعني هميشه... ...گاهي يعني الان!!!...
دلم برا حرف زدن تنگ شده برا صداقت ........ برا اطمینان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ان روزها، تو و بوسه های داغ... این روزها، من و داغ بوسه ها...
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﮐﺴﯽ ﻭﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻧﺒﻮﺩﻧﺶ.ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﮐﺴﯽ ﻭﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺶ.ﻋﺎﺩﺕ ﻣﻴﮑﻨﻴﻢ。ﻓﻘﻂ ﻋﺎﺩﺕ ﻣﻴﮑﻨﻴﻢ.ﺍﻣﺎﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻪ......
بساط کرده ام و تمام نداشته هایم را ﺑﻪ ﺣﺮﺍﺝ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ… بی انصاف چانه نزن ﺣﺴﺮﺕ ﻫﺎﯾﻢ … به قیمت عمرم تمام شده!!
می نویسم دفتری با اشک و آه در شبی تاریک و غمگین و سیاه می نویسم خاطرات از روی درد تا بدانی دوریت با من چه کرد
گاهی دلم برای خودم تنگ میشود گاهی دلم برای باورهای گذشته ام تنگ میشود گاهی دلم برای پاکی های کودکانه ی قلبم میگیرد گاهی آرزو میکنم ای کاش دلی نبود تا تنگ شود تا خسته شود تا بشکند...
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}