{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
من امروز اولین روزما گرفتم اما بدون سحری قول میدم اگه این پوستم بالای ۲۰۰۰تا لایک بخور همه سحری ها بیدارشم فکر نکم انقدر لایک بخوره پس شبا راحت میخوابم خخخخخ
قمار زندگی را به کسی باختم که تک دل را با خشت برید جریمه اش یک عمر حسرت شد باخت زیبایی بود یاد گرفتم به دل , دل نبندم ...
وسط والیبال گودزیلامون صدام کرده، میگه ارتفاع این تور مگه چقدره که اینا انقدر می پرن؟! گفتم:2:43. تو هم ساکت دارم والیبال می بینم. برگشته میگه :از زمین یا از سقف؟! نه من به این بابغه چی بگم عاخه؟!
اقا ما یه تلویزیون کوچیک داشتیم بعد که بابام میومد تخمه میخرید برقم خاموش میکرد ما حس میکردیم تو سینماییم چندبارم بیلیط گرفتیم خخخخخخخ
سلام یه روز مامانم داشت مرغ پاک میکرد بهش میگم چرا اینقدر این مرغه چربی داره میگه مرغای ماده اینجورین مرغ نر:(((((( من:((((( مامانم:))))) درضمن من پست اولیم حمایت کنید
تا حالا دقت کردین اب سرد و میشه یه نفس سر کشید ولی اب جوش رو نه....
هر موقع شير داره فاسد ميشه و موز دار ميپوسه مامانم کدبانو ميشه و شيرموز قهوهاي درست ميکنه برامون :| عایا همدردیم؟با تعداد لایک هاتون منو مطلع کنین لفطا
اولین ضربه زندیگمو اونجایی خوردم,که اومدم خونه و دیدم داداش کوچیکم داره با اون عطری که داییم از خارج آورده پشه میکشه!
مکالمه ی من و مخاطب خاصم: آقامون: خانومم؟ من: جونم آقا : خااااااک تو سّرت.. ^ــ^ من )))) : آقا : دلم واست تنگ شده خو کچل ^ــ^ اصن یه وضی (:
من الان با لباس گرم زیر کولرم .دارم از سرما میمیرم .بابام نمیخواد کولرو خاموش کنه دارم یخ میزنم {پخش آهنگ تایتانیک}
محبت پدر من تو حلق همتون.... هنوز که هنوزه وقتی میگم من گشنممممممه خیلی شیک میگه حسنک کجایی؟؟؟ یه همچین خانواده ای هستیم ما
اغا ما ی برادر زاده داشتیم نزدیک 2 سالش بود ما اومدیم به این توف کردنو یاددادیم ی بار داشتم باهش شوخی میکردم حوصلش سر رفت ی تف انداخت تو صورتم هیچی دیگه از اون موقه تاحالا اصلا باهش شوخی نمی کنم
از یاور پرسیدم پرینتر دارین؟میگه:نه نداریم.مارک خودکاره؟
نصف شبی یکی بهم پیام داده"سلام عزیزم اگه دختری جوابمو بده خیلی خستم باید حرف بزنیم" ملت خرابنا...
امروز تو اداره مون کولرها راه افتاد. (ازین کولر سقفی ها که تو همه اتاقا هست و به هم متصل اند) الان من احساس ادیسون رو دارم وقتی که لامپ رو روشن کرد. من :)) ادیسیون O_o
کیا تو بچگیاشون روی میلگردایه کنار خیابون راه میرفتن بعد پاشون میرفت لای میلگردا اشکشون درمیومد ولی باز آدم نمیشدن مدیونید اگه فک کنید خودم بدم لایک=خودتی
من امروز اولین روزما گرفتم اما بدون سحری قول میدم اگه این پوستم بالای ۲۰۰۰تا لایک بخور همه سحری ها بیدارشم فکر نکم انقدر لایک بخوره پس شبا راحت میخوابم خخخخخ
قمار زندگی را به کسی باختم که تک دل را با خشت برید جریمه اش یک عمر حسرت شد باخت زیبایی بود یاد گرفتم به دل , دل نبندم ...
وسط والیبال گودزیلامون صدام کرده، میگه ارتفاع این تور مگه چقدره که اینا انقدر می پرن؟! گفتم:2:43. تو هم ساکت دارم والیبال می بینم. برگشته میگه :از زمین یا از سقف؟! نه من به این بابغه چی بگم عاخه؟!
اقا ما یه تلویزیون کوچیک داشتیم بعد که بابام میومد تخمه میخرید برقم خاموش میکرد ما حس میکردیم تو سینماییم چندبارم بیلیط گرفتیم خخخخخخخ
سلام یه روز مامانم داشت مرغ پاک میکرد بهش میگم چرا اینقدر این مرغه چربی داره میگه مرغای ماده اینجورین مرغ نر:(((((( من:((((( مامانم:))))) درضمن من پست اولیم حمایت کنید
تا حالا دقت کردین اب سرد و میشه یه نفس سر کشید ولی اب جوش رو نه....
هر موقع شير داره فاسد ميشه و موز دار ميپوسه مامانم کدبانو ميشه و شيرموز قهوهاي درست ميکنه برامون :| عایا همدردیم؟با تعداد لایک هاتون منو مطلع کنین لفطا
اولین ضربه زندیگمو اونجایی خوردم,که اومدم خونه و دیدم داداش کوچیکم داره با اون عطری که داییم از خارج آورده پشه میکشه!
مکالمه ی من و مخاطب خاصم: آقامون: خانومم؟ من: جونم آقا : خااااااک تو سّرت.. ^ــ^ من )))) : آقا : دلم واست تنگ شده خو کچل ^ــ^ اصن یه وضی (:
من الان با لباس گرم زیر کولرم .دارم از سرما میمیرم .بابام نمیخواد کولرو خاموش کنه دارم یخ میزنم {پخش آهنگ تایتانیک}
محبت پدر من تو حلق همتون.... هنوز که هنوزه وقتی میگم من گشنممممممه خیلی شیک میگه حسنک کجایی؟؟؟ یه همچین خانواده ای هستیم ما
اغا ما ی برادر زاده داشتیم نزدیک 2 سالش بود ما اومدیم به این توف کردنو یاددادیم ی بار داشتم باهش شوخی میکردم حوصلش سر رفت ی تف انداخت تو صورتم هیچی دیگه از اون موقه تاحالا اصلا باهش شوخی نمی کنم
از یاور پرسیدم پرینتر دارین؟میگه:نه نداریم.مارک خودکاره؟
نصف شبی یکی بهم پیام داده"سلام عزیزم اگه دختری جوابمو بده خیلی خستم باید حرف بزنیم" ملت خرابنا...
امروز تو اداره مون کولرها راه افتاد. (ازین کولر سقفی ها که تو همه اتاقا هست و به هم متصل اند) الان من احساس ادیسون رو دارم وقتی که لامپ رو روشن کرد. من :)) ادیسیون O_o
کیا تو بچگیاشون روی میلگردایه کنار خیابون راه میرفتن بعد پاشون میرفت لای میلگردا اشکشون درمیومد ولی باز آدم نمیشدن مدیونید اگه فک کنید خودم بدم لایک=خودتی
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}