{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
خالم داشت امروز روز دختره چون بهم عیدی میداد من تو تعارف موندم گفتم بابا نکنید از این کارا من دختر نیستم اصن چشما اینطوری شد O_O اومدم درستش کنم گفتم منظورم اینه :پسرم -__- روز دختر مباک^_^
بچگیام وقتی یکی میگفت نیم سکه یا ربع سکه خریده فکر میکردم میرن طلافروشی طلافروشه سکه تمامو مثل پیتزا قاچ میکنه میده به مردم خخخخخخخ
خواب بودم مامانم بیدارم کرد گفت برو دم در ببین کیع رفتم دیدم پسر همسایمونه گفت سبزی خردکن دارید منم گیج خواب بودم گفتم برقی میخاید یا گازی!! پسرع ب وضوح گوجه شد از اونموقع واسمون اش میاره!!
یه کتاب بود بزم شاعران. من تا هشت سالگی نمیفهمیدم چرا یکی باید از طریق یه کتاب قطور به شاعرا اعلام کنه که بزه ! :|
اقا خواهرم خيلي دستمال ميريزه اينور اونور بعد مامانم برگشته ميگه اينو اوردن دادن به من دستش دستمال بود خودش تو اشغال
یه بار با دوستم داشتیم حرف می زدیم برگشت گفت_راستی اون پسر هندیه رو یادته؟ من_کدوم رو می گی؟ دوستم_همون که قیافش خیلی هندیه! من0_0 پسر هندیه -_- خدایی به نظرتون منظورش کی بوده؟!
من یه بار تو المپیاد منطقه مقام اوردم بعد مدالم رو به مدیرمدرسه تقدیم کردم، بابام تاخونه منو زد که من خرجتو میدم مدالتو میدی به اون مفت خور!؟
تو مدرسه با یکی دعوام شد بعد میخواستیم آشتی کنیم رومون نمیشد، تو زنگ ورزش اتفاقی تو یه تیم افتادیم انقدر به هم پاس دادیم همه شاکی که چتونه؟
من یه دوست داشتم انقد خواستگاری رفته بود، یه بار وسط خواستگاری تازه فهمیده بود قبلا اینجا اومده....
ارمنستان بودیم تو کافه آهنگ عربی گذاشتن 2نفر اومدن وسط رقصیدن ترکی گذاشتن 6نفر اومدن شهرام شبپره گذاشتن کل کافه اومد وسط وطنم پاره ی تنم :|
بچہ بودم یبارمعلممون موضوع انشاداد:اگرشماپرندہ بودیدچہ میکردید؟منم براش نوشتم تخم میذاشتم:Dبہم صفرداد!آیااین طرزبرخوردبایک پرندہ تخم گذارصحیح است؟؟؟؟
یه بچه محل داریم تزریقیه امروز نشسته بودم پای صحبتاش میگفت ننه م میخواست دکتر بشم بابام خلبان الان مثه دکترا تزریق میکنم بعدشم پرواز !!!!!!!!
وقتى يک دهه شصتى يک دفعه میره تو خودش فكر نكنيد که داره به عشقش يا گذشته فكر میکنه... . . . اون داره فكر میكنه که "خدایا ما تو فلاپى چى مريختيم؟؟؟ "
گوشيم زنگ ﺧﻮﺭﺩ ، ﺍﺳﻢ ﺭﻓﯿﻘﻢ "ﺭﺿﺎ " ﺍﻓﺘﺎﺩ ﮔﻮﺷﯽ ﺭﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ، ﺑﺎ ﯾﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﮔﻔﺘﻢ : ﺳﻼﻡ ﺑﯽ ﺷﺮﻑ ﯾﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﮐﻠﻔﺘﯽ ﺍﻭﻣﺪ : ﭘﺪﺭ ﺑﯽ ﺷﺮﻑ ﻫﺴﺘﻢ ، ﺑﯽ ﺷﺮﻑ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﻧﯿﺴﺖ؟
شما یادتون نمیاد ولی یه زمانی اینقدر خواستگار زیاد بود که ... . . . به بعضی از این خواستگارا جواب " تابوت دخترمونُ هم رو دوش تو نمیذاریم " میدادن !!!
روز اول مدرسه تو مدرسومون سریکی شکست روز دوم پا یکی شکست فک کنم وسطاش داعش حمله کنه
خالم داشت امروز روز دختره چون بهم عیدی میداد من تو تعارف موندم گفتم بابا نکنید از این کارا من دختر نیستم اصن چشما اینطوری شد O_O اومدم درستش کنم گفتم منظورم اینه :پسرم -__- روز دختر مباک^_^
بچگیام وقتی یکی میگفت نیم سکه یا ربع سکه خریده فکر میکردم میرن طلافروشی طلافروشه سکه تمامو مثل پیتزا قاچ میکنه میده به مردم خخخخخخخ
خواب بودم مامانم بیدارم کرد گفت برو دم در ببین کیع رفتم دیدم پسر همسایمونه گفت سبزی خردکن دارید منم گیج خواب بودم گفتم برقی میخاید یا گازی!! پسرع ب وضوح گوجه شد از اونموقع واسمون اش میاره!!
یه کتاب بود بزم شاعران. من تا هشت سالگی نمیفهمیدم چرا یکی باید از طریق یه کتاب قطور به شاعرا اعلام کنه که بزه ! :|
اقا خواهرم خيلي دستمال ميريزه اينور اونور بعد مامانم برگشته ميگه اينو اوردن دادن به من دستش دستمال بود خودش تو اشغال
یه بار با دوستم داشتیم حرف می زدیم برگشت گفت_راستی اون پسر هندیه رو یادته؟ من_کدوم رو می گی؟ دوستم_همون که قیافش خیلی هندیه! من0_0 پسر هندیه -_- خدایی به نظرتون منظورش کی بوده؟!
من یه بار تو المپیاد منطقه مقام اوردم بعد مدالم رو به مدیرمدرسه تقدیم کردم، بابام تاخونه منو زد که من خرجتو میدم مدالتو میدی به اون مفت خور!؟
تو مدرسه با یکی دعوام شد بعد میخواستیم آشتی کنیم رومون نمیشد، تو زنگ ورزش اتفاقی تو یه تیم افتادیم انقدر به هم پاس دادیم همه شاکی که چتونه؟
من یه دوست داشتم انقد خواستگاری رفته بود، یه بار وسط خواستگاری تازه فهمیده بود قبلا اینجا اومده....
ارمنستان بودیم تو کافه آهنگ عربی گذاشتن 2نفر اومدن وسط رقصیدن ترکی گذاشتن 6نفر اومدن شهرام شبپره گذاشتن کل کافه اومد وسط وطنم پاره ی تنم :|
بچہ بودم یبارمعلممون موضوع انشاداد:اگرشماپرندہ بودیدچہ میکردید؟منم براش نوشتم تخم میذاشتم:Dبہم صفرداد!آیااین طرزبرخوردبایک پرندہ تخم گذارصحیح است؟؟؟؟
یه بچه محل داریم تزریقیه امروز نشسته بودم پای صحبتاش میگفت ننه م میخواست دکتر بشم بابام خلبان الان مثه دکترا تزریق میکنم بعدشم پرواز !!!!!!!!
وقتى يک دهه شصتى يک دفعه میره تو خودش فكر نكنيد که داره به عشقش يا گذشته فكر میکنه... . . . اون داره فكر میكنه که "خدایا ما تو فلاپى چى مريختيم؟؟؟ "
گوشيم زنگ ﺧﻮﺭﺩ ، ﺍﺳﻢ ﺭﻓﯿﻘﻢ "ﺭﺿﺎ " ﺍﻓﺘﺎﺩ ﮔﻮﺷﯽ ﺭﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ، ﺑﺎ ﯾﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﮔﻔﺘﻢ : ﺳﻼﻡ ﺑﯽ ﺷﺮﻑ ﯾﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﮐﻠﻔﺘﯽ ﺍﻭﻣﺪ : ﭘﺪﺭ ﺑﯽ ﺷﺮﻑ ﻫﺴﺘﻢ ، ﺑﯽ ﺷﺮﻑ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﻧﯿﺴﺖ؟
شما یادتون نمیاد ولی یه زمانی اینقدر خواستگار زیاد بود که ... . . . به بعضی از این خواستگارا جواب " تابوت دخترمونُ هم رو دوش تو نمیذاریم " میدادن !!!
روز اول مدرسه تو مدرسومون سریکی شکست روز دوم پا یکی شکست فک کنم وسطاش داعش حمله کنه
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}