{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
دیروز رفتم آرایشگاه بعد از اصلاح سرم ارایشگره برگشته میگه:ابرو هاتو چتو بگیرم))))) نه واقعاااا اینا چه فکری راجب ما میکنن من؟)))!!! مشتری های آرایشگاه(: ارایشگاس ما داریم اخه
داشتم به دختر عموم آموزش کامپیوتر میدادم بهش گفتم خوب حالا این پنجره رو ببند ورداشت در لپ تاپ رو بست! من :| بیل گیتس :O مایکروسافت :
یادش بخیر بچه که بودم هروقت مهمون ناخونده واسمون میومد میوه نداشتیم بابام میگفت شرمنده تقصیر این بچه اس نمیذاره میوه بمونه منم هیچ نمیگفتم (گریه کن)
آقا یه عده هستن با اینکه بدقیافه هستن ولی پیش مادرشون مث برد پیت هستند من خیلی بدبختم مامانم خیلی رک بهم میگی چقدر زشتی!!!! می دونم پرورشگاهیم...
آبجیم 20 سالشه. برگشته به بابام میگه بابا برا عید موهاتو کرپلاغی کن... خیلی سفید شدن!!! من دیگه توضیح نمیدم منظور طفل زبون بستمون چی بوده، دارم میرم دنبال تخم کفتر، وقت ندارم!
دوستم بهم اس ام اس داده که " س. ش؟! " من (0_0) نگو منظورش این بوده که سلام، شارژ داری برام بفرستی؟ و من //_("0")_\\ دوسته خلاصه نویسه داریم؟!
داداشم اومده میگه _ داداشی داری چی کار می کنی؟ _دارم درس می خونم. _ برا چی؟ _ که بتونم برم سر کار _داداشی می خوای چیکاره چی؟ _ مهندس _چه غلطاااا
عروسیه فامیله فامیلمون تو شهرستان بود انقدر ترقه انداختن که لباس عروس آتیش گرفته بود تازه یه عروسیه دیگشون دامادو میزارن رو شونشون پنکه سقفی سر دامادو میزنه یعنی عروسی در حد کلبه وحشت
یه پسر خاله دارم کلاس اول دبستانه. دیروز داشتیم pes13 بازی میکردیم. دقیقه 40 بازی 6-1 عقب افتادم.برگشت گفت: ضعیف کشی تو مرام ما نیست. بعدشم با یه ژست جوانمردانه بلند شد رفت
دوستان ای نخستین پست من میباشد، مرا حمایت بفرمایید…… خب دیگه منتظرم حمایت کنید بالاخره من باید بدونم واسه چه آدمایی قراره پست بذارم دیگه حمایت کنید بینم چن چندیم والاااا!
يكي از فانتزيام اينه كه وقتي سرم درد گرفت و رفتم به مامانم گفتم، نگه از بس سرت تو كامپيوتر و اينترنته.....
جناب پدر هروقت میخواد بیاد تو اتاق با یه شدت عجیبی در رو باز میکنه … همین روزاست که اول گاز اشک آور قِل بده تو بعد با پاش بزنه در رو بشکونه بیاد !
به یکی از این فامیلای ما گفتن عسل واسه چشم مفیده رفته مالیده به چشماش … دیگه کار از فشار تحریم گذشته یکی بره خورشیدو خاموش کنه !
من نمیدونم الان که دیگه نره خری شدم برا خودم،هنوز این شوخی بابام که وقتی میرم حموم میاد درو باز میکنه درسته یا نه؟
آقا ما یه غلطی کردیم جریانه افق و فانتزی رو برا بابامون گفتیم،،،، حالاهر وقت ازش پول میخوام میره تو افق محو میشه!!!!
اگه یه چیزی رو مادرتونم نتونست پیدا کنه دیگه قیدشو بزنید ، اون چیز دیگه برای همیشه گم شده … بازم به عشق کسی که بهشت زیر پاییشه...
دیروز رفتم آرایشگاه بعد از اصلاح سرم ارایشگره برگشته میگه:ابرو هاتو چتو بگیرم))))) نه واقعاااا اینا چه فکری راجب ما میکنن من؟)))!!! مشتری های آرایشگاه(: ارایشگاس ما داریم اخه
داشتم به دختر عموم آموزش کامپیوتر میدادم بهش گفتم خوب حالا این پنجره رو ببند ورداشت در لپ تاپ رو بست! من :| بیل گیتس :O مایکروسافت :
یادش بخیر بچه که بودم هروقت مهمون ناخونده واسمون میومد میوه نداشتیم بابام میگفت شرمنده تقصیر این بچه اس نمیذاره میوه بمونه منم هیچ نمیگفتم (گریه کن)
آقا یه عده هستن با اینکه بدقیافه هستن ولی پیش مادرشون مث برد پیت هستند من خیلی بدبختم مامانم خیلی رک بهم میگی چقدر زشتی!!!! می دونم پرورشگاهیم...
آبجیم 20 سالشه. برگشته به بابام میگه بابا برا عید موهاتو کرپلاغی کن... خیلی سفید شدن!!! من دیگه توضیح نمیدم منظور طفل زبون بستمون چی بوده، دارم میرم دنبال تخم کفتر، وقت ندارم!
دوستم بهم اس ام اس داده که " س. ش؟! " من (0_0) نگو منظورش این بوده که سلام، شارژ داری برام بفرستی؟ و من //_("0")_\\ دوسته خلاصه نویسه داریم؟!
داداشم اومده میگه _ داداشی داری چی کار می کنی؟ _دارم درس می خونم. _ برا چی؟ _ که بتونم برم سر کار _داداشی می خوای چیکاره چی؟ _ مهندس _چه غلطاااا
عروسیه فامیله فامیلمون تو شهرستان بود انقدر ترقه انداختن که لباس عروس آتیش گرفته بود تازه یه عروسیه دیگشون دامادو میزارن رو شونشون پنکه سقفی سر دامادو میزنه یعنی عروسی در حد کلبه وحشت
یه پسر خاله دارم کلاس اول دبستانه. دیروز داشتیم pes13 بازی میکردیم. دقیقه 40 بازی 6-1 عقب افتادم.برگشت گفت: ضعیف کشی تو مرام ما نیست. بعدشم با یه ژست جوانمردانه بلند شد رفت
دوستان ای نخستین پست من میباشد، مرا حمایت بفرمایید…… خب دیگه منتظرم حمایت کنید بالاخره من باید بدونم واسه چه آدمایی قراره پست بذارم دیگه حمایت کنید بینم چن چندیم والاااا!
يكي از فانتزيام اينه كه وقتي سرم درد گرفت و رفتم به مامانم گفتم، نگه از بس سرت تو كامپيوتر و اينترنته.....
جناب پدر هروقت میخواد بیاد تو اتاق با یه شدت عجیبی در رو باز میکنه … همین روزاست که اول گاز اشک آور قِل بده تو بعد با پاش بزنه در رو بشکونه بیاد !
به یکی از این فامیلای ما گفتن عسل واسه چشم مفیده رفته مالیده به چشماش … دیگه کار از فشار تحریم گذشته یکی بره خورشیدو خاموش کنه !
من نمیدونم الان که دیگه نره خری شدم برا خودم،هنوز این شوخی بابام که وقتی میرم حموم میاد درو باز میکنه درسته یا نه؟
آقا ما یه غلطی کردیم جریانه افق و فانتزی رو برا بابامون گفتیم،،،، حالاهر وقت ازش پول میخوام میره تو افق محو میشه!!!!
اگه یه چیزی رو مادرتونم نتونست پیدا کنه دیگه قیدشو بزنید ، اون چیز دیگه برای همیشه گم شده … بازم به عشق کسی که بهشت زیر پاییشه...
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}