{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
نشستیم داریم “سقوط آزاد” میبینیم ، داداشم میگه این دریا ئه واقعا کیشه؟؟؟ پـَـ نـَـ پـَـ دارن اسکلمون میکنن … شهرک سینمایی رو آب کردن
اومدم یه سوسکو تو آشپزخونه بکشم … رفیقم می گه : می خوای بکشیش ؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ می خوام باهاش وارده مذاکره بشم اجاره خونه رو شریکی بدیم
رفتم جلسه ثبت نام ۱ساعت وایسادم . یارو اومده میگه میخوای ثبت نام کنی؟ پـَـــ نَ پـَـــ اومدم حالتو احوالتو سفید رویتو سیه مویتو ببینم بروم !
مرغ و از فریزر در آوردم میگه می خوای غذا درست کنی ؟! پـَـَـ نَ پـَـَــــ خانوادش اومدن از سردخونه میخوان ببرن خاکش کنن !
پدربزرگم فوت کرده تو قبرستونیم دوستم زنگ زده میگه کجایی؟ میگم بهشت زهرا ! میگه واسه چی ؟ میگم واسه پدر بزرگم* میگه اِ ؟ فوت کرده ؟ میگم پـَـــ نَ پـَـــــ تمرینی اومدیم مانور !
دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم ازراه اومده میگه خوابه؟ میگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه!
دوستم خونمون بود هی سروصداشون میومد*دوستم گفت عروسیه؟ پـَـ نـَـ پـَـ همسایمون سرخ پوسته مراسم خاص خودشونه !
داشتم میرفتم باشگاه وسط راه یادم اومد یه چیزی رو یادم رفته، برگشتم خونه*در زدم داداشم در رو بازکرده با تعجب میپرسه قاسم تویی؟!!!نرفتی باشگاه؟ میگم:پَــــ نَ پَــــ قاسم رسید من دیلیوریشم…
با دوستم رفتیم باغ وحش ، جلوی قفسِ شیر وایسادیم . دوستم میگه: شیرِه ؟ میگم:پَــــ نَـــ پَــــ… گربه اس باباش مرده ریش گذاشته!
بعد از چند ساعت عمل بچم به دنیا اومده با کلی ذوق به بابام نشونش می دم . میگه بچته؟؟؟!! میگم پَــــ نَ پَــــ اینو الان از اینترنت دانلود کردم نسخه آزمایشیه واسه تست تا اصلش بیاد!!
تو جاده بنزین تمام کردیم وایسادیم کنار جاده ۴ لیتری تکون میدیم ! طرف اومده میگه بنزین تمام کردین ؟ میگیم: پـَـَـــ نه میگیم هورا ! ما هم از این دبـــّه ها داریم !
4 ساعته از بیرون صدای قار قار میاد…داداشم میگه صدای کلاغه ؟ میگم پــَ نَ پـــَ قناریه متال میخونه!
رفتیم کوه … دارم چوب جمع میکنم … میگه می خوای با چوبا آتیش درست کنی؟ پَـــ نَ پَـــ پشت دریاها شهریست قایقی خواهم ساخت !
پشت در اتاق عمل وایستادم منتظر دکترم که برم برای زایمان پرستاره اومده نگام میکنه میگه زائو شمایی ؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ خواهرمه . ترسیده منو فرستاده جاش!
دوازده شب رسیدم دم خونه کلید نداشتم به داداشم زنگ زدم میگم یواش درو باز کن بقیه بیدار نشن *میگه در خونه رو؟ پَـــ نَ پَـــ در یخچالو!!! سر شب گرمم بود رفتم پشت تخم مرغها !
تو خیابون با دوستم داشتم راه می رفتم ، یارو موتوریه گوشیمو از دستم قاپید دوستم گفت گوشیتو دزدید ؟ گفتم پـَـــ نَ پـَــ برد سیستم عاملشو آپدیت کنه فردا میاره !
نشستیم داریم “سقوط آزاد” میبینیم ، داداشم میگه این دریا ئه واقعا کیشه؟؟؟ پـَـ نـَـ پـَـ دارن اسکلمون میکنن … شهرک سینمایی رو آب کردن
اومدم یه سوسکو تو آشپزخونه بکشم … رفیقم می گه : می خوای بکشیش ؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ می خوام باهاش وارده مذاکره بشم اجاره خونه رو شریکی بدیم
رفتم جلسه ثبت نام ۱ساعت وایسادم . یارو اومده میگه میخوای ثبت نام کنی؟ پـَـــ نَ پـَـــ اومدم حالتو احوالتو سفید رویتو سیه مویتو ببینم بروم !
مرغ و از فریزر در آوردم میگه می خوای غذا درست کنی ؟! پـَـَـ نَ پـَـَــــ خانوادش اومدن از سردخونه میخوان ببرن خاکش کنن !
پدربزرگم فوت کرده تو قبرستونیم دوستم زنگ زده میگه کجایی؟ میگم بهشت زهرا ! میگه واسه چی ؟ میگم واسه پدر بزرگم* میگه اِ ؟ فوت کرده ؟ میگم پـَـــ نَ پـَـــــ تمرینی اومدیم مانور !
دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم ازراه اومده میگه خوابه؟ میگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه!
دوستم خونمون بود هی سروصداشون میومد*دوستم گفت عروسیه؟ پـَـ نـَـ پـَـ همسایمون سرخ پوسته مراسم خاص خودشونه !
داشتم میرفتم باشگاه وسط راه یادم اومد یه چیزی رو یادم رفته، برگشتم خونه*در زدم داداشم در رو بازکرده با تعجب میپرسه قاسم تویی؟!!!نرفتی باشگاه؟ میگم:پَــــ نَ پَــــ قاسم رسید من دیلیوریشم…
با دوستم رفتیم باغ وحش ، جلوی قفسِ شیر وایسادیم . دوستم میگه: شیرِه ؟ میگم:پَــــ نَـــ پَــــ… گربه اس باباش مرده ریش گذاشته!
بعد از چند ساعت عمل بچم به دنیا اومده با کلی ذوق به بابام نشونش می دم . میگه بچته؟؟؟!! میگم پَــــ نَ پَــــ اینو الان از اینترنت دانلود کردم نسخه آزمایشیه واسه تست تا اصلش بیاد!!
تو جاده بنزین تمام کردیم وایسادیم کنار جاده ۴ لیتری تکون میدیم ! طرف اومده میگه بنزین تمام کردین ؟ میگیم: پـَـَـــ نه میگیم هورا ! ما هم از این دبـــّه ها داریم !
4 ساعته از بیرون صدای قار قار میاد…داداشم میگه صدای کلاغه ؟ میگم پــَ نَ پـــَ قناریه متال میخونه!
رفتیم کوه … دارم چوب جمع میکنم … میگه می خوای با چوبا آتیش درست کنی؟ پَـــ نَ پَـــ پشت دریاها شهریست قایقی خواهم ساخت !
پشت در اتاق عمل وایستادم منتظر دکترم که برم برای زایمان پرستاره اومده نگام میکنه میگه زائو شمایی ؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ خواهرمه . ترسیده منو فرستاده جاش!
دوازده شب رسیدم دم خونه کلید نداشتم به داداشم زنگ زدم میگم یواش درو باز کن بقیه بیدار نشن *میگه در خونه رو؟ پَـــ نَ پَـــ در یخچالو!!! سر شب گرمم بود رفتم پشت تخم مرغها !
تو خیابون با دوستم داشتم راه می رفتم ، یارو موتوریه گوشیمو از دستم قاپید دوستم گفت گوشیتو دزدید ؟ گفتم پـَـــ نَ پـَــ برد سیستم عاملشو آپدیت کنه فردا میاره !
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}