{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
حیف نون میره دارو خونه میگه باند میخوام میگن باند زخم میگه پ ن پ باند فرودگاه دارم فرود میام
آب خونه قطع شده بود. بعد که وصل شد یه آب زرد از شیر میومد. می پرسه زنگ لوله هاست؟ پــــَ نه پــــــَ سازمان آب واسه عذرخواهی اولش آب پرتقال می فرسته..!
رفتم فست فود گارسون دختر اومده میگه غذا میل دارین ؟! میگم پـَـــ نــه پـَـــ بشین ۲ دقیقه اومدم خودتو ببینم همش تو اشپزخونه ای!!!
خاور اومده داریم اثاث خونه رو بار میزنیم ، میگه دارید از این محل میرید ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ داریم اثاث میبریم پارک خاله بازی کنیم !
با داداش کوچیکم تو خیابون دارم راه میرم دوستم منو دیده میگه:به داداشته.من:پ نه پ بابامه خودشو فریز کرده یکم حال کنیم
تو صف عابر بانک سه ساعته وایسادم.یارو اومده میگه آقا شما هم پول میخواید.من بهش گفتم:پ نه پ دو روز پیش یه پول دستی ازعابر بانک گرفتم اومدم بهش پس بدم
با گل رفتم بیمارستان، نگهبان میگه گل برای مریضتون آوردین، گفتم پ نه پ اومدم خواستگاری تو با این سیبیلات...
پیرمرده سوار اتوبوس شده، پا شدم از جام! میگه بشینم یعنی؟ پـَـــ نــه پـَـــ پا شدم با هم قدم بزنیم!!!!!
به غضنفر میگن با پلنگ جمله بساز میگه : تو فوتبال خورده بودم زمین ، میلنگیدم راه میرفتم ، دوستم منو دیده میگه چیزی شده میلنگی ؟ میگم : پـَ نه پـَـ لنگ میزنم که یاد تیمور لنگ رو زنده نگه دارم
صاحب کارم زنک زده میگه مغازه ای؟میگم :پ ن پ نزدیک سانفرانسیسکو هستم
ﻧﺸﺴﺘﻢ ﺑﺎﻻﯼ ﺍﺳﮑﻠﺖ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﺟﻮﺷﮑﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﯾﺎﺭﻭ ﺍﺯ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺍﻗﺎ ﺷﻤﺎ ﺟﻮﺷﮑﺎﺭﯾﻦ ؟ ﻣﯿﮕﻢ : ﭖ ﻥ ﭖ !!! ﻣﻦ ﮐﻼﻏﻢ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﺪﺍﺭﯼ ؟ ﻗﺎﺭ ﻗﺎﺭ !!!!!
رفتیم دریا یه بنده خدایی شنا بلدنبود داشت غرق میشدو دست وپا میزد.بابام بدوبدو ازچادر اومده بیرون میگه چیه داره غرق میشه؟؟؟ گفتم پ ن پ داره دلقک بازی در میاره مارو بخندونه!!!
با حامد دوستم داريم تو كارخونه كار ميكنيم. بهش ميگم برو دستگاه و خاموش كن. ميگه همون كه روشنه؟؟؟!!! ميگم پ نه پ...اوني كه تو حياط داره ميرقصه...برو بهش شاباش بده.....والااا
رفتم نانوایی خلوت بود شاطر میپرسه نون میخوایی میگم:پ ن پ من موش انبارتم اومدم خودمو تسلیم کنم
رفتم تو بورس سهامم که سقوط کرده رو بفروشم به کارگزار میگم بفروشش سقوط کرده میگه سهمتو میگی؟ میگم پ ن پ توپولوف خط یاقوزآباد_چلقوزآباد
کتابم جلوم بازه دارم تمرین مینویسم، مامانم اومده میگه داری درس میخونی؟ په نه په دارم صفحه های کتابه رو میشمارم بهم ننداخته باشن.
حیف نون میره دارو خونه میگه باند میخوام میگن باند زخم میگه پ ن پ باند فرودگاه دارم فرود میام
آب خونه قطع شده بود. بعد که وصل شد یه آب زرد از شیر میومد. می پرسه زنگ لوله هاست؟ پــــَ نه پــــــَ سازمان آب واسه عذرخواهی اولش آب پرتقال می فرسته..!
رفتم فست فود گارسون دختر اومده میگه غذا میل دارین ؟! میگم پـَـــ نــه پـَـــ بشین ۲ دقیقه اومدم خودتو ببینم همش تو اشپزخونه ای!!!
خاور اومده داریم اثاث خونه رو بار میزنیم ، میگه دارید از این محل میرید ؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ داریم اثاث میبریم پارک خاله بازی کنیم !
با داداش کوچیکم تو خیابون دارم راه میرم دوستم منو دیده میگه:به داداشته.من:پ نه پ بابامه خودشو فریز کرده یکم حال کنیم
تو صف عابر بانک سه ساعته وایسادم.یارو اومده میگه آقا شما هم پول میخواید.من بهش گفتم:پ نه پ دو روز پیش یه پول دستی ازعابر بانک گرفتم اومدم بهش پس بدم
با گل رفتم بیمارستان، نگهبان میگه گل برای مریضتون آوردین، گفتم پ نه پ اومدم خواستگاری تو با این سیبیلات...
پیرمرده سوار اتوبوس شده، پا شدم از جام! میگه بشینم یعنی؟ پـَـــ نــه پـَـــ پا شدم با هم قدم بزنیم!!!!!
به غضنفر میگن با پلنگ جمله بساز میگه : تو فوتبال خورده بودم زمین ، میلنگیدم راه میرفتم ، دوستم منو دیده میگه چیزی شده میلنگی ؟ میگم : پـَ نه پـَـ لنگ میزنم که یاد تیمور لنگ رو زنده نگه دارم
صاحب کارم زنک زده میگه مغازه ای؟میگم :پ ن پ نزدیک سانفرانسیسکو هستم
ﻧﺸﺴﺘﻢ ﺑﺎﻻﯼ ﺍﺳﮑﻠﺖ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﺟﻮﺷﮑﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﯾﺎﺭﻭ ﺍﺯ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺍﻗﺎ ﺷﻤﺎ ﺟﻮﺷﮑﺎﺭﯾﻦ ؟ ﻣﯿﮕﻢ : ﭖ ﻥ ﭖ !!! ﻣﻦ ﮐﻼﻏﻢ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﺪﺍﺭﯼ ؟ ﻗﺎﺭ ﻗﺎﺭ !!!!!
رفتیم دریا یه بنده خدایی شنا بلدنبود داشت غرق میشدو دست وپا میزد.بابام بدوبدو ازچادر اومده بیرون میگه چیه داره غرق میشه؟؟؟ گفتم پ ن پ داره دلقک بازی در میاره مارو بخندونه!!!
با حامد دوستم داريم تو كارخونه كار ميكنيم. بهش ميگم برو دستگاه و خاموش كن. ميگه همون كه روشنه؟؟؟!!! ميگم پ نه پ...اوني كه تو حياط داره ميرقصه...برو بهش شاباش بده.....والااا
رفتم نانوایی خلوت بود شاطر میپرسه نون میخوایی میگم:پ ن پ من موش انبارتم اومدم خودمو تسلیم کنم
رفتم تو بورس سهامم که سقوط کرده رو بفروشم به کارگزار میگم بفروشش سقوط کرده میگه سهمتو میگی؟ میگم پ ن پ توپولوف خط یاقوزآباد_چلقوزآباد
کتابم جلوم بازه دارم تمرین مینویسم، مامانم اومده میگه داری درس میخونی؟ په نه په دارم صفحه های کتابه رو میشمارم بهم ننداخته باشن.
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}