{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
گرچه مظلومي مولا سندي معتبر است اين سند ثابت و امضا شده با ميخ در است.
فاطمیه قصه گوی رنجهاست فاطمیه تفسیر سوز مرتضی ست فاطمیه شعر داغ لاله است قصه ی زهرای ۱۸ ساله ست فاطمیه شرح دیوار و در است دفتر در مقام سخت زینب پرور است
ما گوشه نشینان غم فاطمیه ایم محتاج عطا و کرم فاطمیه ایم عمری است که از داغ غمش سوخته ایم
زآن روزی که سیلی خورد زهرا سیه شد روزگار اهل معنا شنیدم زعارفی که می فرمود حکم فرج را کند زهرای سیلی خورده امضا
زهرا که شهید گشت بی جرم و گناه هست از غم او، سینه ی عالم پر آه ناموس خدا کجا و سیلی خوردن لا حول و لا قوه الا بالله
کشته شد محسن آنان که تماشا کردنند سند تیر به اصغر زدن امضاء کردنند
بعد از این خورشید می ماند غریب ، می تراود از لبش ام یجیب
از مشرق قلبم رسیده فاطمیه . رخت عزایم کو ، رسیده فاطمیه .
حضرت محمد (ص) : فاطمه پاره تن من است . هر که او را بیازارد ، مرا آزرده خاطر کرده است و هر که او را شاد کند ، مرا نیز خوشحال نموده است
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود ، خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود ، ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه ، گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود . شهادت حضرت زهرا (س) بر شما تسلیت باد
یا فاطمه”س” من عقده دل وا نکردم گشــتم ولی قبـــــر تو را پیـــدا نکردم چشـــم انتــظارم، مـــهدی”عج”بیاید تــا تـــربـتــت را پــیــــــــدا نــمـــایـــد
دانی که چرا صورت زهرا شده نیلی؟ می خواست رخش پیش عدو زرد نباشد ای کاش یکی بود در آن کوچه و می گفت آن کس که به زن حمله کند، مرد نباشد
بعد از تو ای آشنای غم بی ترانه ام رفتی و دلشکسته ترین در زمانه ام چشمم سیاه گشته به راه اجل مگر گم کرده بعد رفتن تو راه خانه ام
الا ای چاه، یارم را گرفتند گلم,عمرم,بهارم,را گرفتند میان کوچه ها با ضرب سیلی همه دارو ندارم را گرفتند
برد در شب تا نبیند بی نقاب ماه نورانی تر از خود، آفتاب برد در شب پیکری همرنگ شب بعد از آن شب، نام شب، شد ننگ شب
از فاطمه اکتفا به نامش نکنید نشناخته توصیف مقامش نکنید هر کس در او محبت زهرا نیست علامه اگر هست سلامش نکنید
گرچه مظلومي مولا سندي معتبر است اين سند ثابت و امضا شده با ميخ در است.
فاطمیه قصه گوی رنجهاست فاطمیه تفسیر سوز مرتضی ست فاطمیه شعر داغ لاله است قصه ی زهرای ۱۸ ساله ست فاطمیه شرح دیوار و در است دفتر در مقام سخت زینب پرور است
ما گوشه نشینان غم فاطمیه ایم محتاج عطا و کرم فاطمیه ایم عمری است که از داغ غمش سوخته ایم
زآن روزی که سیلی خورد زهرا سیه شد روزگار اهل معنا شنیدم زعارفی که می فرمود حکم فرج را کند زهرای سیلی خورده امضا
زهرا که شهید گشت بی جرم و گناه هست از غم او، سینه ی عالم پر آه ناموس خدا کجا و سیلی خوردن لا حول و لا قوه الا بالله
کشته شد محسن آنان که تماشا کردنند سند تیر به اصغر زدن امضاء کردنند
بعد از این خورشید می ماند غریب ، می تراود از لبش ام یجیب
از مشرق قلبم رسیده فاطمیه . رخت عزایم کو ، رسیده فاطمیه .
حضرت محمد (ص) : فاطمه پاره تن من است . هر که او را بیازارد ، مرا آزرده خاطر کرده است و هر که او را شاد کند ، مرا نیز خوشحال نموده است
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود ، خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود ، ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه ، گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود . شهادت حضرت زهرا (س) بر شما تسلیت باد
یا فاطمه”س” من عقده دل وا نکردم گشــتم ولی قبـــــر تو را پیـــدا نکردم چشـــم انتــظارم، مـــهدی”عج”بیاید تــا تـــربـتــت را پــیــــــــدا نــمـــایـــد
دانی که چرا صورت زهرا شده نیلی؟ می خواست رخش پیش عدو زرد نباشد ای کاش یکی بود در آن کوچه و می گفت آن کس که به زن حمله کند، مرد نباشد
بعد از تو ای آشنای غم بی ترانه ام رفتی و دلشکسته ترین در زمانه ام چشمم سیاه گشته به راه اجل مگر گم کرده بعد رفتن تو راه خانه ام
الا ای چاه، یارم را گرفتند گلم,عمرم,بهارم,را گرفتند میان کوچه ها با ضرب سیلی همه دارو ندارم را گرفتند
برد در شب تا نبیند بی نقاب ماه نورانی تر از خود، آفتاب برد در شب پیکری همرنگ شب بعد از آن شب، نام شب، شد ننگ شب
از فاطمه اکتفا به نامش نکنید نشناخته توصیف مقامش نکنید هر کس در او محبت زهرا نیست علامه اگر هست سلامش نکنید
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}