{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
عظمت خدای هر كس به اندازه بزرگی مغز اوست و به بیان دیگر، بزرگی خداوند به قدر شایستگی ماست.
كسی كه از سرنوشت خود شكایت كند، از حماقت و ناچیزی روح خویش شكایت كرده است.
تمام بدبختی ها و عذابهایی كه خدایتان برای شما می فرستد، از سوی خود شما فرستاده می شود.
هیچ كس نمی تواند خدا را برای دیگران توصیف كند. زیرا به محض اینكه توانست خدای خویش را وصف كند، دیگر او خدا نبوده، بلكه مثل من و شماست .
مهد پرورش خرد، آغوش عقل نیست، بلكه دامان عشق است. نهال خرد باید در كوزه عشق كاشته شود و با آب احساسات آبیاری گردد.
تمام سرمایه فكری و دانش باید تسلیم یك عظمت اخلاقی و روحی گردد، وگرنه دانش مانند رودی خواهد بود كه نتوانسته خط سیر خود را بپیماید و به دریا بریزد و با وضعی اندوه بار در صحرا و ریگزارها فرو می رود.
هیچ چیز بهتر از كار كردن به جای غصه خوردن، آدمی را به خوشبختی نزدیك نمی كند.
چون مردم كمتر متوجه سعادت هستند، بدبختی ها بیشتر نمایان است.ستم و ستمگری را عادی فرض می كنند و سعادت و عدالت را جزء اتفاقات می پندارند.
خوشبختی بر سه ستون استوار است : فراموش كردن گذشته، غنیمت شمردن حال و امیدوار بودن به آینده.
غنچه خوشبختی در جای تاریك، بی صدا و گودی پنهان شده كه بسیار نزدیك به ماست، ولی كمتر از آنجا می گذریم و آن، دل خود ماست.
روزی كه بشر كاملاً به نادانی خود پی برد، به موفقیت بزرگی دست یافته است؛ زیرا دانش در این دنیا چیزی جز پی بردن به نادانی نیست.
وقتی انسان به نادرستی یك نظریه پی برد و آنرا حفظ كرد، دلیل بر حماقت اوست.
عدالت انتظار پاداش ندارد، بلكه خود عمل دارای زیبایی و سرور است.
در روی زمین سعادتی بالاتر از یك عشق پاك و بادوام متصور نیست.
هیچ موجودی در دنیا وجود ندارد كه در اثر عشق ورزیدن به یك موجود دیگر، حتی اگر یك عشق پیش پا افتاده و پست هم باشد، اصلاحی در روح خود به عمل نیاورد.
وقتی عشقی در كار است، پای عقل می لنگد.
عظمت خدای هر كس به اندازه بزرگی مغز اوست و به بیان دیگر، بزرگی خداوند به قدر شایستگی ماست.
كسی كه از سرنوشت خود شكایت كند، از حماقت و ناچیزی روح خویش شكایت كرده است.
تمام بدبختی ها و عذابهایی كه خدایتان برای شما می فرستد، از سوی خود شما فرستاده می شود.
هیچ كس نمی تواند خدا را برای دیگران توصیف كند. زیرا به محض اینكه توانست خدای خویش را وصف كند، دیگر او خدا نبوده، بلكه مثل من و شماست .
مهد پرورش خرد، آغوش عقل نیست، بلكه دامان عشق است. نهال خرد باید در كوزه عشق كاشته شود و با آب احساسات آبیاری گردد.
تمام سرمایه فكری و دانش باید تسلیم یك عظمت اخلاقی و روحی گردد، وگرنه دانش مانند رودی خواهد بود كه نتوانسته خط سیر خود را بپیماید و به دریا بریزد و با وضعی اندوه بار در صحرا و ریگزارها فرو می رود.
هیچ چیز بهتر از كار كردن به جای غصه خوردن، آدمی را به خوشبختی نزدیك نمی كند.
چون مردم كمتر متوجه سعادت هستند، بدبختی ها بیشتر نمایان است.ستم و ستمگری را عادی فرض می كنند و سعادت و عدالت را جزء اتفاقات می پندارند.
خوشبختی بر سه ستون استوار است : فراموش كردن گذشته، غنیمت شمردن حال و امیدوار بودن به آینده.
غنچه خوشبختی در جای تاریك، بی صدا و گودی پنهان شده كه بسیار نزدیك به ماست، ولی كمتر از آنجا می گذریم و آن، دل خود ماست.
روزی كه بشر كاملاً به نادانی خود پی برد، به موفقیت بزرگی دست یافته است؛ زیرا دانش در این دنیا چیزی جز پی بردن به نادانی نیست.
وقتی انسان به نادرستی یك نظریه پی برد و آنرا حفظ كرد، دلیل بر حماقت اوست.
عدالت انتظار پاداش ندارد، بلكه خود عمل دارای زیبایی و سرور است.
در روی زمین سعادتی بالاتر از یك عشق پاك و بادوام متصور نیست.
هیچ موجودی در دنیا وجود ندارد كه در اثر عشق ورزیدن به یك موجود دیگر، حتی اگر یك عشق پیش پا افتاده و پست هم باشد، اصلاحی در روح خود به عمل نیاورد.
وقتی عشقی در كار است، پای عقل می لنگد.
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}