{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
تنها زماني بايد از فكر كردن به آينده غافل شد كه در حقيقت، آينده اي وجود نداشته باشد.
وقتي جوان بودم متوجه شدم از هر ده عملي كه انجام مي دهم، نُه تاي آن اشكال دارد. من نمي خواستم آدم بدنامي باشم، بنابراين ده مرتبه بيشتر كار مي كردم.
وقتي انسان ببري را بكشد، نامش را تمرين مردانگي مي گذارند. ولي وقتي ببري انسان را بدرد، نام اين كار را توحش و آدمخواري مي نهند؛ تفاوت جنايت و عدالت هم در قاموس بشر از اين بيشتر نيست.
پول گرسنگي را درمان مي كند، ولي درمان اندوه و درد نيست
خوش بين ها و بدبين ها هر دو به بشر خدمت كرده اند؛ اولي با آفريدن هواپيما و دومي با آفريدن چتر نجات
در هرچيز بامزه اي، حقيقتي وجود دارد
مرگ براي ما دروازه ي دوزخ است، اما دروازه ي خروجي نه دروازه ي ورود به آن
وقتي آدم بفهمد كه به هرچيزي - هر چقدر چندش آور- مي تواند عادت كند به اين ضرورت پي مي برد كه بايد همه ي چيزهاي عادي زندگي اش را وارسي كند.
قوانين طبيعت با رسوم قبيله ي شما تفاوت دارد
براي اينكه بفهميم كسي خوب است يا بد بهترين راه آن است كه او را سزار رم كنيم
او هيچ چيز نمي داند، اما تصور مي كند و تظاهر مي كند كه همه چيز را مي داند، اين تعريف كوتاه و يك نماينده ي مجلس است
مردي كه در نبرد زندگي مي خندد، سزاوار ستايش است.
تنها دانشي باقي مي ماند و فراموش نمي شود كه همراه با عمل باشد
مغز ابلهان، دانش را به پنداشته ها، فلسفه را به ناداني و هنر را به خودنمايي مبدل مي كند.
براي اينكه دانش ملكه شود، آموختن كافي نيست عمل لازم است.
حسب و نسب زن و شوهر از رفتاري كه هنگام پرخاش و جدال با هم دارند، نمايان مي شود.
تنها زماني بايد از فكر كردن به آينده غافل شد كه در حقيقت، آينده اي وجود نداشته باشد.
وقتي جوان بودم متوجه شدم از هر ده عملي كه انجام مي دهم، نُه تاي آن اشكال دارد. من نمي خواستم آدم بدنامي باشم، بنابراين ده مرتبه بيشتر كار مي كردم.
وقتي انسان ببري را بكشد، نامش را تمرين مردانگي مي گذارند. ولي وقتي ببري انسان را بدرد، نام اين كار را توحش و آدمخواري مي نهند؛ تفاوت جنايت و عدالت هم در قاموس بشر از اين بيشتر نيست.
پول گرسنگي را درمان مي كند، ولي درمان اندوه و درد نيست
خوش بين ها و بدبين ها هر دو به بشر خدمت كرده اند؛ اولي با آفريدن هواپيما و دومي با آفريدن چتر نجات
در هرچيز بامزه اي، حقيقتي وجود دارد
مرگ براي ما دروازه ي دوزخ است، اما دروازه ي خروجي نه دروازه ي ورود به آن
وقتي آدم بفهمد كه به هرچيزي - هر چقدر چندش آور- مي تواند عادت كند به اين ضرورت پي مي برد كه بايد همه ي چيزهاي عادي زندگي اش را وارسي كند.
قوانين طبيعت با رسوم قبيله ي شما تفاوت دارد
براي اينكه بفهميم كسي خوب است يا بد بهترين راه آن است كه او را سزار رم كنيم
او هيچ چيز نمي داند، اما تصور مي كند و تظاهر مي كند كه همه چيز را مي داند، اين تعريف كوتاه و يك نماينده ي مجلس است
مردي كه در نبرد زندگي مي خندد، سزاوار ستايش است.
تنها دانشي باقي مي ماند و فراموش نمي شود كه همراه با عمل باشد
مغز ابلهان، دانش را به پنداشته ها، فلسفه را به ناداني و هنر را به خودنمايي مبدل مي كند.
براي اينكه دانش ملكه شود، آموختن كافي نيست عمل لازم است.
حسب و نسب زن و شوهر از رفتاري كه هنگام پرخاش و جدال با هم دارند، نمايان مي شود.
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}