{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
از روی پول نمی شود میزانی برای عشق قایل شد .
در سن هایی كه ما هنوز زبان مردم را نمی فهمیم اگر گاهی در میان بازی مكث می كنیم برای این است كه صدای مرگ را بشنویم...
حضور مرگ همه موهومات را نیست و نابود می كند .
ای مرگ تنها تویی كه زندگی جاوید داری.
فقط می ترسم كه فردا بمیرم و هنوز خودم را نشناخته باشم .
نفسم پس می رود . از چشم هایم اشك می ریزد . دهانم بد مزه است .سرم گیج می خورد .قلبم گرفته!
آیا روزی به اسرار این اتفاقات ماوراء طبیعی ، این انعكاس سایهء روح كه در حالت اغماء و برزخ بین خواب و بیداری جلوه می كند كسی پی خواهد برد؟
كاش همه ی زندگی انسان در خواب می گذشت یك خواب واقعی نه خواب كه اسمش خوابه و همه چیز بیداری است و هوشیاری.
هر چقدر قضاوت آن ها درباره ی من سخت بوده باشد... نمی دانند كه من خودم را بیشتر سخت تر قضاوت كرده ام.
وقتی دور عقرب آتش روشن كنند خودش را نیش میزند آیا دور من آتش نیست؟
منم از دنیای آنها به شمارمی آیم ، منم از آنها هستم ، منم یك زنده به گور هستم!
كسانی هستند كه از 20 سالگی شروع به جان كندن میكنند در صورتیكه بسیاری از مردم فقط در هنگام مرگشان خیلی آرام و آهسته مثل پیه سوزی كه روغنش تمام بشود خاموش می شوند .
هر كسی مطابق افكار خودش دیگری را قضاوت میكند
در زندگی آنقدر كم تفریح است كه دیگر لازم نیست بیاییم برای خودمان بدبختی های تازه ای بتراشی .
وحشتناك ترین عمل انحطاط یك جامعه خرافات و نادانی مردم است .
حالا دیگر نه زندگانی می كنم ونه خواب هستم ،نه از چیزی خوشم می آید و نه بدم می آید ،من با مرگ آشنا و مانوس شدم . یگانه دوست من است ،تنها چیزی كه از من دلجویی می كند.
از روی پول نمی شود میزانی برای عشق قایل شد .
در سن هایی كه ما هنوز زبان مردم را نمی فهمیم اگر گاهی در میان بازی مكث می كنیم برای این است كه صدای مرگ را بشنویم...
حضور مرگ همه موهومات را نیست و نابود می كند .
ای مرگ تنها تویی كه زندگی جاوید داری.
فقط می ترسم كه فردا بمیرم و هنوز خودم را نشناخته باشم .
نفسم پس می رود . از چشم هایم اشك می ریزد . دهانم بد مزه است .سرم گیج می خورد .قلبم گرفته!
آیا روزی به اسرار این اتفاقات ماوراء طبیعی ، این انعكاس سایهء روح كه در حالت اغماء و برزخ بین خواب و بیداری جلوه می كند كسی پی خواهد برد؟
كاش همه ی زندگی انسان در خواب می گذشت یك خواب واقعی نه خواب كه اسمش خوابه و همه چیز بیداری است و هوشیاری.
هر چقدر قضاوت آن ها درباره ی من سخت بوده باشد... نمی دانند كه من خودم را بیشتر سخت تر قضاوت كرده ام.
وقتی دور عقرب آتش روشن كنند خودش را نیش میزند آیا دور من آتش نیست؟
منم از دنیای آنها به شمارمی آیم ، منم از آنها هستم ، منم یك زنده به گور هستم!
كسانی هستند كه از 20 سالگی شروع به جان كندن میكنند در صورتیكه بسیاری از مردم فقط در هنگام مرگشان خیلی آرام و آهسته مثل پیه سوزی كه روغنش تمام بشود خاموش می شوند .
هر كسی مطابق افكار خودش دیگری را قضاوت میكند
در زندگی آنقدر كم تفریح است كه دیگر لازم نیست بیاییم برای خودمان بدبختی های تازه ای بتراشی .
وحشتناك ترین عمل انحطاط یك جامعه خرافات و نادانی مردم است .
حالا دیگر نه زندگانی می كنم ونه خواب هستم ،نه از چیزی خوشم می آید و نه بدم می آید ،من با مرگ آشنا و مانوس شدم . یگانه دوست من است ،تنها چیزی كه از من دلجویی می كند.
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}