{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
عشق یعنی اتش افروخته عشق یعنی خیمه های سوخته عشق یعنی حاجی بیت الحرام دل بریدن های حج تمام عشق یعنی غربت نور دوعین عشق یعنی گریه بر قبر حسین عشق را گویم فقط در یک کلام یااباالفضل ویاحسین والسلام
آهسته گویمت... نکند بشنود رباب... از عمر اصغرش فقط چند روز بیشتر نمونده...
فداي صداقت اون بيسوادي كه وقتي ازش پرسيدند عشق چند حرفه؟گفت چهار حرفه!همه بهش خنديدند.امازير لب زمزه ميكرد حسين حسين حسين.....
تر نشد،گر كام من از آب دنيا باك نيست زانكه من آل حسينم تشنگي ميراث ماست...
باز باران با صدای گریه های کودکانه از فراز گونه های زرد وعطشان با گهرهای فراوان می چکد از چشم طفلان پریشان پشت نخلستان نشسته رود پر پیچ وخمی در حسرت لبهای ساقی
یارسول الله از کوفیان دلگیر مباش.جهاز شتران دخترت را در غدیرخم برای تو منبر کرده بودند.
ارباب صداي قدمت ميايد هنگامه اوج ماتمت ميايد ما در تب داغ غم تو ميسوزيم ده روز دگر محرمت ميايد لبيك يا حسين
ارباب صدای قدمت می آید هنگامه ی اوج ماتمت می آید ما در تب و تاب غم تو می سوزیم چند شب دیگر محرمت می آید...
محرم نزدیک است.. دلم مست و لبم مست و سرم مست بخوان ای دل که صبرم رفته از دست بخوان ای دل محرم آمد از راه بخوان ای دل تو با عباس بی دست...
هر که گفت نام حسین نام دگر را نبرد هیچ ذکری بخدا ذکر حسین جان نشود درد ما داغ حسین است دوایش گریه ست با طبابت جگر سوخته درمان نشود گریه ی چشم مرا فاطمه باید بخَرَد اشک کالای گرانیست که ارزان نشود
وقتی دهکده ای میسوزد دودش را همه میبینند ، ولی وقتی دل میسوزد شعله اش را کسی نمیبیند. امان از دله زینب.
مپندار که تنها عاشورائیان را بدان بلا آزموده اند و لاغیر… صحرای بلا به وسعت همه تاریخ است ای دل چه میکنی؟ میمانی یا میروی؟ داد از آن اختیار که تو را از حسین(ع) جدا کند سید مرتضی آوینی
ازغافلان محرم مراجدا کنید / کم کم پروانههاى روزدهم راصدا کنید / چیزى دگر به شهادت مولا نمانده است / به مجلس حسین که میروید مرا هم دعا کنید.
دانی که چرا چوب شود قسمت آتش بی حرمتیش بر لب و دندان حسین است دانی که چرا آب فرات هست گل آلود شرمندگیش از لب عطشان حسین است دانی که چرا خانه حق گشته سیه پوش زیرا که خدا نیز عزا دار حسین است….
از داغ حسین اشک روانی داریم/و ز ماتم او سوز پنهانی داریم/ما گرچه بد هستیم ولیکن چون حسین/مولای کریم و مهربانی داریم
این خبر را برسانید به کنعانی ها بوی پیراهن خونین کسی می آید
عشق یعنی اتش افروخته عشق یعنی خیمه های سوخته عشق یعنی حاجی بیت الحرام دل بریدن های حج تمام عشق یعنی غربت نور دوعین عشق یعنی گریه بر قبر حسین عشق را گویم فقط در یک کلام یااباالفضل ویاحسین والسلام
آهسته گویمت... نکند بشنود رباب... از عمر اصغرش فقط چند روز بیشتر نمونده...
فداي صداقت اون بيسوادي كه وقتي ازش پرسيدند عشق چند حرفه؟گفت چهار حرفه!همه بهش خنديدند.امازير لب زمزه ميكرد حسين حسين حسين.....
تر نشد،گر كام من از آب دنيا باك نيست زانكه من آل حسينم تشنگي ميراث ماست...
باز باران با صدای گریه های کودکانه از فراز گونه های زرد وعطشان با گهرهای فراوان می چکد از چشم طفلان پریشان پشت نخلستان نشسته رود پر پیچ وخمی در حسرت لبهای ساقی
یارسول الله از کوفیان دلگیر مباش.جهاز شتران دخترت را در غدیرخم برای تو منبر کرده بودند.
ارباب صداي قدمت ميايد هنگامه اوج ماتمت ميايد ما در تب داغ غم تو ميسوزيم ده روز دگر محرمت ميايد لبيك يا حسين
ارباب صدای قدمت می آید هنگامه ی اوج ماتمت می آید ما در تب و تاب غم تو می سوزیم چند شب دیگر محرمت می آید...
محرم نزدیک است.. دلم مست و لبم مست و سرم مست بخوان ای دل که صبرم رفته از دست بخوان ای دل محرم آمد از راه بخوان ای دل تو با عباس بی دست...
هر که گفت نام حسین نام دگر را نبرد هیچ ذکری بخدا ذکر حسین جان نشود درد ما داغ حسین است دوایش گریه ست با طبابت جگر سوخته درمان نشود گریه ی چشم مرا فاطمه باید بخَرَد اشک کالای گرانیست که ارزان نشود
وقتی دهکده ای میسوزد دودش را همه میبینند ، ولی وقتی دل میسوزد شعله اش را کسی نمیبیند. امان از دله زینب.
مپندار که تنها عاشورائیان را بدان بلا آزموده اند و لاغیر… صحرای بلا به وسعت همه تاریخ است ای دل چه میکنی؟ میمانی یا میروی؟ داد از آن اختیار که تو را از حسین(ع) جدا کند سید مرتضی آوینی
ازغافلان محرم مراجدا کنید / کم کم پروانههاى روزدهم راصدا کنید / چیزى دگر به شهادت مولا نمانده است / به مجلس حسین که میروید مرا هم دعا کنید.
دانی که چرا چوب شود قسمت آتش بی حرمتیش بر لب و دندان حسین است دانی که چرا آب فرات هست گل آلود شرمندگیش از لب عطشان حسین است دانی که چرا خانه حق گشته سیه پوش زیرا که خدا نیز عزا دار حسین است….
از داغ حسین اشک روانی داریم/و ز ماتم او سوز پنهانی داریم/ما گرچه بد هستیم ولیکن چون حسین/مولای کریم و مهربانی داریم
این خبر را برسانید به کنعانی ها بوی پیراهن خونین کسی می آید
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}