محرم آمد و ماه عزا شد مه جانبازی خون خدا شد جوانمردان عالم را بگویید دوباره شور عاشوار به پا شد

احساساتم مردند.. شوک مصنوعی “امید آمدنت” هم چاره ساز نشد !

مثل همیشه برای تو مینویسم اما تو... به نیت هرکی که دوست داری بخوان.

انگار برای حسینی شدن ما ، راهی جز بی حسین شدن زینب نبود...

گــــاهـــی اوقـــــــــات حــســـرت تــکــرار یــه لــحـظـــه دیــــوانـــه کـــنـنـده تـــریــــن حــــس دنـــیــاســـــــــــــــت ....

يـك روز بـاسـتـان شـنــاس خـبــره اي اسـكـلـتــم را پيــدا خـواهــد كــرد و بـه دسـتـيـارش خـواهـد گـفــت: زنـي اســت كـه ســال هــا پــس از مــرگـش عــاشق مــانـده اســتــــ....!!

من از تو هیچی نمیخواهم!فقط به آن لعنتی که عاشقانه دوستت دارد بگو: حلالم کند اگر هنوز شب ها با یاد تو میخوابم!

گاهی وقت ها نوشیدن یه فنجون چای با کسی که دوسش داری از هزارتا قرص آرام بخش بهتر عمل می کنه

دراين روزها همه غمگينند توهم غمگين باش  همه غصه ميخورند توهم غصه بخور همه مانند حسينند توهم مانند حسين باش بياييد درماه محرم همه مانند حسين باشيم

اسبهایی بودند که وقتی نعل تازه خوردند آرزو کردند کاش بمیرند و نتازند...

الف قامت “ارباب” که بر میداری این “رباب” است که میماند و تنهایی او

در ایــــن دنیای فنـــــا پذیر عـــــاشورایت بقـــا یـافت ... زیـــــرا ، وَ یَبقــی وَجــــهُ ربِّکَ ............................. تو وجه خدایی " حسیـــن "

دو دســت بــــریده اش کــــافیست ... بــــرای گــــــرفتن دســـت تمــــام عـــــالمیــــــان ... ألسَــــلاَمُ عَلَیکَــــــــ یَــــــا أبـــوُالفَضل ِ اَلعَبّــــــاس

در مکتب عشق جز تو استادی نیست؛ جانم به فدایت ای عزیزِ دلها ...

گویند که می نمی شود از راه گوش خورد. من " یا حسین " می شنوم مست می شوم.

این روزها در خرابه های شام  دختری بهانه ی پدرش را میگیرد آنرا با سری بریده در تشت آرام می کنند